this is a first
I am to try hard working todays , try learning php language and wordpress cms .
writing about programming and wordpress in this is blog.
- ۰ نظر
- ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۰۲
I am to try hard working todays , try learning php language and wordpress cms .
writing about programming and wordpress in this is blog.
عادت کرده ام که کارهای زیاد خوبی رو استارت بزنم و هرگز تمام نکنم و بعد از گذشت زمان های طولانی سراغ آنها بروم و احساس بدی نسبت آن پیدا کنم و دوباره کمی از ان را انجام دهم و دوباره آن را به فراموشی بسپارم و این عادت بدی شده است برای من، تصمیم دارم تا حد امکان پروژه و برنامه جدیدی را شروع نکنم تا اینکه برنامه های قبلی خودم را به اتمام برسانم. یا اینکه برنامه هایی که قرار است انجام نشوند را مدیریت کنم.
به سختی برای خودم زمان آزاد پیدا می کنم، از خوابم می زنم و آماده می شوم که یک کار واقعی و مفید انجام دهم ناگهان یک لینک جذاب و کلیک کردن روی آن و رفتن به جهنم وب گردی / ولگردی/ آشغال گردی/.../؟؟؟/!!!/@@@/;-) :-) :-) ... و از روی این لینک به آن لینک و می بینی زمان گذشته است و هیچ کاری نکرده ام و باید برم و زمان آزاد دیگری پیدا کنم. سالهاست که این چنین ولگردی می کنم. سعی می کنم قبل از باز کردن مرورگر برای زمانم هدفی مشخص کنم و برای هر صفحه ای که بیجهت باز می کنم جریمه ای پرداخت کنم .
۶ ماه پیش تصمیم گرفتم کتاب بخوانم، و برنامه ریزی کردم و بعد ۶ ماه دو کتاب خواندم. جنایت و مکافات و تصویر دوریان گری.
و ۶ ماه بعد چه قدر کتاب می خوانم. سعی می کنم بیشتر باشد. الان دارم ۱۹۸۴ را می خوانم.
چگونه می توان زندگی کرد بدون اینکه سوالی برای جواب دادن نداشته باشی؟
صبح که از خواب برمی خیزی پرسشی تو را درگیر نکرده باشد؟
ندانسته هایت را لیست کن، پرسشهایت را آماده کن، داناترین دانایان در جلوی توست، و آماده چه خواهی پرسید؟ به کجا می خواهی بروی و راهنمایی می خواهی ؟
وای بر من که سالها زیسته ام بدون پرسش ...
تلاش هایی نیمه کاره، راههایی نیمه رفته، عشق هایی ...
دستم را بگیر ای عزیزی که در ناخود آگاه من هستی و گاه راه را نشانم می دهی و در ناامیدانه ترین لحظات آرام و بی صدا به من می گویی روزی راه را خواهی یافت، ای عزیز تو تنها برایم مانده ای دستم را رها نکن.
جادی تو phpconf.ir امسال می گفت : "که برای حرفه ای بودن باید این اصل رو رعایت کنیم که اولویت اول ما باگ فیکس باشد و بعد اضافه کردن قابلیت های جدید". و درک ش خوب راحته اما چرایش برام هنوز سواله. اینکه آیا همیشه جواب میده؟ کی و چه موقع ؟ این یه قانون کلی یه؟ و ... . چیزی کی می خوام تو این پست بگم این نیست.
خوب این نظریه بنظر درست میاد و من دارم باهاش جلو میرم و تقریبا جواب میده. فعلا تو آشپزخونه بیشترین استفاده رو ازش می کنم، قبلا این طور رفتار می کردم که تمام ظرف ها رو استفاده می کردم و بعد چند روز همش رو باهم میشستم ولی حالا هر ظرف که کثیف میشه در اولین فرصت می شویم. در واقع کثیف بودن ظرف ها باگ نیست ولی دیدگاهیه که بهش این جوری نگاه می کنم و کثیف بودن ظرفها به عنوان یه کار که باید حتما انجام شود مثل نوشتن یه کامنت می مونه که بهتره همون لحظه انجام شود یا حذف کدهایی که برای تست نوشته بودیم و الان کامنت هستن. (چی دارم میگم...)
به هر حال ایده خوبیه و برای من مفید بوده.
از یه جایی به بعد انتخاب ها محدود می شوند. یعنی اینکه ادم می دونه از چندین انتخاب جالب و باحال نمی تونه همه رو همزمان داشته باشه باید یکی انتخاب کتیم و اون رو با تمام ضعف ها و قوتش قبول کنه . این موضوع رو تو خیلی جنبه های زندگی میبینم.
و فعلا انتخاب من وردپرس و پی اچ پی هست.
امروز چند هندی اومده بودند و مشکل داشتن با تلفن، و سیمکارتشون تو ایران جواب نمی داد، به سختی با هشون صحبت می کردم و رفتم یه کارت تلفن خریدیم و با کمی پیاده روی یه باجه تلفن عمومی پیدا کردیم که قطع بود و بعد رفتیم بعدی قطع بود و بعدی هم به همین صورت.
قبلا به خودم می گفتم که کی از اینا استفاده می کنه؟ چرا جمع نمی شن دیگه عمرشون تموم شده. ولی یادم می یاد سربازی رفته بودم و تنها راه ارتباطی همین تلفن ها بود که باید تو پادگان توصف منتظر می موندی تا نفر پیش رو تماسش رو تموم می کرد و بعد که می رفتی کارت رو وارد می کردی نمی خوند و باید یه کارت استفاده شده رو زیرش قرار می دادی تا وصل بشه و بعد که شماره ها رو می زدی مثلا شماره ۸ کار نمی کرد و تو لیست شماره هام اگه شماره بود که ۸ نداشته باشه تماس می گرفتم اگه هم نه که باید می رفتم دوباره توصف یه باجه دیگه و سایر مشکلات دیگر از کم بودن باجه ها و خراب بودنشون و ...
گرچه استفاده از این سرویس سود آور نیست ولی باید باشند و سالم باشند و سرویس دهی شوند.
[چیزای بیشتر تو ذهنم بود ولی ...]
چیزی که فهمیدم اینه که پا و پی به معنی پایین و پس از معنی می دهند که قاعدتا بعد از نوشته بیایند. که من در پست قبلی باید آنها را در آخر متن می اوردم . تو نوشته قبلی می دونستم که اشتباهه این کار ولی نوشتم و تصحیح نکردم، می خواستم بنویسم توضیح : که پ ن رو نوشتم و ادامه دادم .
پانویس بر چند نوع است. از جمله میتوان به پانویس توضیحی، پانویس ارجاعی و پانویس تلفیقی اشاره کرد. پانویس
منابع از ویکی پدیا:
------------------------------
پ ن : بعضی هم در در اول و شروع نوشته از پیش نوشت استفاده می کنند.