سی‌روز‌اول-۷ انتخاب بسته های کوچک یا بزرگ مسئله این است

عنوان یک : دنیای انتخاب‌ بسته‌های کوچک هیجان‌انگیز بدون نتیحه و انتخاب‌های بسته‌های بزرگ کسل‌کننده مفید

عنوان دو : چگونه می توانم انتخاب هایی درست داشته باشم

عنوان سه: چرا با اینکه میدانم بسته های کوچک بدردنخور هستند باز هم به آنها دل بسته ام

...

تعریف  بسته های کوچک:  بسته های اطلاعاتی که روزانه با آنها مواجه هستیم و به آنها می پردازیم ویژگی اصلی آنها کوتاه بودن و ادامه دار نبودن است، بحث‌ها و موضوعات مختلف که در قالب خبر در سایت می خوانیم یا مطلبی در وبلاگ و یا نیم خبری که در تلگرام یا اینستاگرام و یا در ۱۴۰ کاراکتر در تویئتر  و ... می خوانیم یا می بینیم یا با نگاه کوتاهی از آنها رد می شویم یا باز بحث هایی که با دوستان سر این مسائل می‌کنیم و عموم آنها در مورد موضوعاتی هستند که به افق زمانی از یک هفته قبل تا صفر روز بعد اشاره دارند، فوتبال، سیاست، آتش‌سوزی‌، تصادفات و ... .

تعریف بسته های بزرگ : بسته هایی که نیاز دارند به آنها فکر شود و مدت زمانی حداقل بیش از یک ساعت برای آن لازم است مانند کتاب خواندن، فیلم دیدن، خواندن ادامه مطلب هایی که از قبل برنامه ریزی شده بود، مطالبی که نیاز دارند یاداشت شوند و تحلیل شوند، مطالبی که مرجع دار و معتبر باشند و مطالبی که صحت داشته باشند و اعتبار علمی و عملی داشته باشند و اهل فن آنها را توصیه کرده باشند. مانند خواندن وبلاگی که سالها است آن را می خوانی و برای هدفی در زندگی آن را دنبال میکنی، کتابی که ادامه موضوع های مورد علاقه تو باشد یا فیلم هایی که از قبل آماده دیدنشان بودی یا انجام پرژه هایی که برای هدف برنامه ریزی شده ای آن را دنبال میکنی و ...

من به این فکر میکردم که چرا با اینکه تلاش می‌کنم و سرگرمی های بزرگ و وقت گیر را کنار گذاشته ام و حتی خودم را محدود کرده ام در محیط هایی که سرگرمی های وقت تلف کن نداشته باشم، اما کم نتیجه می‌گیرم. احساس می کنم تا حدی موفق شده ام بفهمم که مشکل کار کجاست و اینجا می نویسم تا در آینده بهتر خودم را تحلیل کنم و بشناسم .

1. پشتکار نداشتن
   
2. ترس از باختن
3. کمال‌گرا بودن و انجام ندادن کارهایی که صددرصد درست نیستند
4. نداشتن هدف و بدتر از آن  داشتن هدف هایی که توهم هستند
   
5. برنامه‌ریزی های اشتباه یا بدتر از آن نداشتن برنامه ریزی
6.  انتخاب بسته های کوچک وسرگرم شدن با آنها
7.  رفتارهای خارج از کنترل بعد باختن
   
8. نداشتن هیچ ایده ای در مواقع ابهام
9. درون ریزی افراطی
10. قبول نکردن اینکه خودم و فقط خودم مسئول رفتار های خودم هستم(مقصریابی)
    

اینها مواردی بود که احساس می کنم بیشتر در رفتار ها و کنش های من دخیل بوده‌اند و باعث شده‌اند کمتر از زندگی رضایت داشته باشم وگرنه چندین عامل دیگر هم هست. بر اساس اهمییت مرتب کردم.

موردی که الان می خواهم بیشتر در مورد آن بنویسم مورد ششم است :‌  انتخاب بسته های کوچک وسرگرم شدن با آنها

 روزهایی که برنامه ریزی هم میکنم نمی توانم کاملا این مشکل را حل کنم و آنقدر عادت کرده ام به این ریزه میزه های سرگرم کننده که اعتیاد پیدا کرده ام و مثلا بیش از سی بار روزانه صفحه موبایلم را چک می‌کنم یا یک صفحه اخبار را رفرش می کنم البته کمی توانسته ام این مورد را حل کنم ولی باز روزهایی هست که درگیر آن هستم. یا اینکه می خواهم در موردی خاص کار کنم و یک لینک خاص میروم و میروم و در تاروپود اینترنت گم میشوم و وقتی خودم را پیدا میکنم خسته، کمر درد، ساعت خوش کاری گذشته و گرسنه و آنقدر زمان گذشته و آب نخورده ام احساس می کنم خون آنقدر در رگهایم غلیظ شده که می توانم سنگینی حرکت خون را احساس کنم، و بعد از آن هم سرکوفت هایی که به خودم می‌زنم و عزت نفسم را جریحه دار می‌کنم و آن کار اصلی را باید انجام میدادم را کنار می گذارم. این رفتار را سالها تکرار کنید و هر روز خودتان را با کارهایی که بعدا از انجام آنها پشیمان خواهید شد بیازارید و تکرار مداوم این رفتار از شما یک موجود دوست نداشتنی خواهد ساخت.

خلاصه اینکه می‌توانم ببینم این رفتار اشتباه چه به روز من آورده و کاملا شفاف تاثیراتش قابل مشاهده اشت. هنوز هم نتوانسته ام راه حل عمل مختص خودم را برای این مشکل پیدا کنم اگر چه تا حد خوبی پیشرفت داشته ام اما هنوز باید تمرین کنم و تمرین کنم و سعی کنم کارهای و بسته های بزرگتر که با آنها رضایت همراه است انجام دهم.

بعدا از روش هایی که برای این مشکل تمرین کرده ام و نتیجه گرفته ام و نتیجه نگرفته ام خواهم نوشت.

پ ن : فکر کنم این بلندترین متن من شد . خوشحالم بلاخره چیزی که توی ذهنم بود رو اینحا بنویسم.