نوشته های علی یوسفی

مینویسم تا از توهمات دور شوم و بهتر خودم را بشناسم و با نگاه به گذشته ببینم آیا رشدی داشته ام یا خیر

نوشته های علی یوسفی

مینویسم تا از توهمات دور شوم و بهتر خودم را بشناسم و با نگاه به گذشته ببینم آیا رشدی داشته ام یا خیر

نوشته های شخصی من در مورد زندگی برای گذشتن از ایده‌های تکراری و روزمرگی‌ها و ثبت تجربه های زندگانی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

گل مرجان

جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۳۳ ق.ظ

پس از مدت ها رفتم و یک گل خریدم، گل مینیاتوری مرجان . گلی با خار های فراوان و گل های ریز قرمز قشنگ.

نکته ای که فهمیدم اینه که خیلی کم آب می خواد و هر دو هفته یه بار أب می خواد. و کلا  گل هاش همیشه بازه ( حداقل از وقتی خریدمش که یه هفته میشه).

صبح که می رم سرکار می زارمش بیرون تو آفتاب و شب ها هم تو خونه است.

احساس خوبیه و کم کم داریم دوست می شیم. این اولین گل هست که من دارم.

  • Ali Yousefi

سوفی ۳ - اساطیر

جمعه, ۱۱ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۲۷ ق.ظ

ثور هنگام رعد و برق و باران می آید، که برای کشاورزان وایکینگ حیاتی بود. بنابراین ثور را به عنوان خدای حاصلخیزی می پرستیدند.

دیوان اهریمنی را قوای آشوب (هاویه) می نامند.

مردم می دیدند میان نیروهای خیر و شر تعادلی ناپایدار وجود دارد.

مهم ترین مراسم مذهبی در دوران نورسها (نروژی های باستان) نذر ونیاز بود. نذر ثور معمولا بز نر بود، نذر ادین (odin خدای اعظم جنگ، دانایی و شعر، پدر ثور در اساطیر نروژی) گاه به صورت قربانی های انسانی هم در می آمد.

وقتی خشک سالی می شد، مردم می کوشیدند بفهمند چرا باران نمی بارد. شاید دلیلش این است که دیو ها گرز ثور را ربوده اند!

توضیح فصول :‌ در زمستان طبیعت می میرد زیرا گرز ثور در سرزمین دیوان است. ولی در بهار آن را باز می ستاند. بدین ترتیب اسطوره می کوشد برای چیزی که مردم نمی توانند بفهمند توجیهی بیافریند.

فیلسوفان اولیه یونان بر اسطوره شناسی هومر خرده گرففتند. برای نخستین بار عنوان شد که اسطوره صرفا پنداشت بشر است.

هدف فیلسوفان اولیه یونان این بود که برای فرایند های طبیعی  توضیح طبیعی، به جای توضیح فوق طبیعی، بیابند.


  • Ali Yousefi

سوفی ۲ - کلاه شعبده باز

يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۰۷ ق.ظ

فلسفه چیست؟

آیا چیزی هست که همه به آن علاقه مند باشیم؟ آیا چیزی هست که مربوط به همه - صرف نظر که کی هستند و کجای جهان زندگی می کنند - باشد؟ آری سوفی عزیز . موضوع بحث دوره آموزشی ما دقیقا همین ها است.

علاقه به این مطلب که ما کی هستیم و اینجا چه می کنیم امری تصادفی نیست. جوینده ی این مطلب در بحثی شرکت می کند که با پیدایش بشر بر کره زمین آغاز شده و هنوز ادامه دارد.

سوالات فلسفی در اصل چندان زیاد نیست. و تاریخ برای هر کدام از این سوال ها جواب های متعدد پیشنهاد داده است. از این رو پرسیدن مسایل فلسفی آسان تر از پاسخ دادن به آنها است.

هیچ دایرةالمعارفی به ما نمی گوید که چگونه باید زندگی کرد. اما بررسی اعتقادات دیگران می تواند یاری رساند که دید خود را از زندگی سر و سامان بخشیم.

تنها چیزی که لازم داریم تا فیلسوف خوبی شویم قوه ی شگفتی است.

فرض کن روزی رفته ای جنگل قدم بزنی. در راه ناگهان سفینه فضایی کوچکی برابر خود می بینی. مریخی ریز اندامی از سفینه بیرون می آید و روی زمین می ایستد و سر بالا خیره به تو نگاه می کند ...

چه به دهنت می رسد؟ هول نشو، مهم نیست. ولی هیچ گاه به این واقعیت اندیشیده ای  مه تو خودت هم یک مریخی هستی؟


  • Ali Yousefi