درد دل ۱ : آخرین سوال
يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۳۲ ق.ظ
چگونه می توان زندگی کرد بدون اینکه سوالی برای جواب دادن نداشته باشی؟
صبح که از خواب برمی خیزی پرسشی تو را درگیر نکرده باشد؟
ندانسته هایت را لیست کن، پرسشهایت را آماده کن، داناترین دانایان در جلوی توست، و آماده چه خواهی پرسید؟ به کجا می خواهی بروی و راهنمایی می خواهی ؟
وای بر من که سالها زیسته ام بدون پرسش ...
تلاش هایی نیمه کاره، راههایی نیمه رفته، عشق هایی ...
دستم را بگیر ای عزیزی که در ناخود آگاه من هستی و گاه راه را نشانم می دهی و در ناامیدانه ترین لحظات آرام و بی صدا به من می گویی روزی راه را خواهی یافت، ای عزیز تو تنها برایم مانده ای دستم را رها نکن.
- ۹۴/۰۶/۱۵